استاد شهید آیةالله مطهری(ره) وحدت و انسجام اسلامی را ضروریترین نیاز عصر حاضر میدانست و در فراخنای آثار ارزشمند خود به صورت منسجم و گسترده آن را مورد توجه و بازنگری قرار میداد. معظمله داروی بسیاری از دردهای جهان اسلام را در اکسیر حیاتبخش وحدت جست و جو میکرد و آن را مهمترین راهبرد مسلمانان در نیل به قلّههای تعالی و بالندگی میدانست؛ چنانکه در مقدمهی مقالهی الغدیر و وحدت اسلامی مینگارد:
مصلحان و دانشمندان روشنفکر اسلامی عصر ما، اتحاد و همبستگی ملل و فرق اسلامی را، خصوصاً در اوضاع و احوال کنونی که دشمن از همهی جوانب بدانها هجوم آورده و پیوسته با وسایل مختلف در پی توسعهی خلافات کهن و اختراع خلافات نوین است، از ضروریترین نیازهای اسلامی میدانند. اساساً چنانکه میدانیم وحدت اسلامی و اخوت اسلامی سخت مورد عنایت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهمّ مقاصد اسلام است. قرآن و سنت و تاریخ اسلام گواه آن میباشد.([1])
انتشارات صدرا مجموعه آرا و اندیشههای این متفکر اسلامی و مصلح بیدار در زمینهی وحدت و تفاهم اسلامی که به کوشش سیدحمید جاوید موسوی گردآوری شده را با عنوان اتحاد اسلامى در آثار شهید آیةالله مطهری(ره) به چاپ رسانده است.
در شمارههای گذشته بخشی از آن را در اختیار خوانندگان گرامی قرار دادیم. اینک آنرا ادامه میدهیم:
غوغای تفرّق؛ اغوای شیطان
وحدت به رغم اختلاف مذهب
متأسفانه مسلمانان دچار تفرّق مذهبی زیاد هستند. بالاتر از تفرّق مذهبى، سوء; تفاهمهایی که در این زمینه وجود دارد. در اینجا دو مطلب است. یک مطلب اینکه آیا ممکن است اقدامی بشود که یک وحدت مذهبی به وجود بیاید؟ این عملی نیست، لااقل به این زودیها عملی نیست. ما خودمان که شیعه هستیم، هنوز نتوانستهایم در امر تقلید، وحدت به وجود بیاوریم و کاری بکنیم که مجتهدین، شورای فتوایی تشکیل دهند و در هر زمانی مردم یک رساله عملی بیشتر نداشته باشند، آن وقت توقع داریم که حنفی و شافعی و مالکی و حنبلی و وهابی و زیدى، همه بیایند شیعه اثنی عشری بشوند؟ ولی مطلب دیگر این است که آیا این اختلافات مذهبی مانع وحدت اسلامی و اخوت اسلامی است؟ آیا مانع این است که همه مسلمانان با یکدیگر احساس برادری بکنند، بعد از آنکه قرآنشان یکی است، پیغمبرشان یکی است، احادیث پیغمبر را همه قبول دارند و مدارکی در دست است که احادیث اهل بیت: را اهل تسنن هم باید قبول کنند!! مرحوم آیةالله بروجردی و مرحوم شیخ عبدالمجید سلیم؛ مفتی اعظم مصر، توافق کرده بودند بر این اساس که اهل تشیع احادیث معتبر اهل تسنن را بپذیرند و البته از قدیم میپذیرفتهاند، فقط در کتب حدیثشان وارد کنند و آنها هم به موجب حدیث إنّی تارکٌ فیکُمُ الثقَلین: کتابَ اللهِ و عِترَتی احادیث اهل بیت: را بپذیرند. و همینها بود که مقدمات فقه مقارن را در مصر به وجود آورد.([2])
تمدن اسلامی و نیرنگ غرب
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت [و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد] چون نمیشد، این تمدن گذشته را انکار کرد، در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب. حتی گوستاو لوبون وقتی کتاب مینویسد، میگوید تمدن عرب گو اینکه مترجم فارسیاش گفته تمدن اسلام و عرب، ولی او میگوید تمدن عرب، برای اینکه عرب بگوید این تمدن مال من بود. ولی وقتی که به ایران میآمدند، نقیض و ضد آن را به ایران تلقین میکردند که این تمدنی که در گذشته بوده، تمدن ایرانی بوده، بوعلی سینا وابسته به تمدن ایرانی است و از بقایای تمدن 2500 ساله پیشتر است! در جشن 2500 ساله([3]) چهقدر کوشش میکردند روی مسأله استمرار فرهنگی تکیه کنند که ما در 2500 سال پیش یک فرهنگ را آغاز کردیم و آن فرهنگ با روح خاصی که داشته است، ادامه داشته تا به زمان ما رسیده است؛ بوعلی سینا، ابوریحان بیرونى، حافظ، مولوی و خواجه نصیرالدین طوسى، زاده آن فرهنگاند، همان روح است که تا زمان ما استمرار پیدا کرده؛ در صورتی که این یک دروغ محض است.
تفرّق؛ مایهی فنای اقوام
یکی از عواملی که مایهی فنای اقوام است، تفرق و تشتت است؛ دسته دسته شدن، فرقه فرقه شدن، دو قبیله شدن، هر دستهای یک فکرى، عقیدهاى، مسلکی داشتن؛ هر دستهای در گوشهای کشوری را تشکیل دادن.
اسلام دین وحدت و اتفاق است و روی وحدت و اتحاد و در نقطه مقابلش بر روی پرهیز از تفرّق و تشتت خیلی تکیه میکند.([4])
سوء; تفاهم، عامل تفرقه
مسلمین با نهایت تأسف تفرّق مذهبی پیدا کردهاند. معنی تفرّق مذهبی این است که هر دستهای میگویند حقیقت اسلام همان است که در نزد ماست، ولی یک مطلب هست و آن اینکه اسلام وحدت مسلمین را خواسته است.
اکنون باید ببینیم که این وحدت مستلزم این است که همه مسلمین از یک مذهب پیروی کنند و فرقه فرقه شدن آنها مانع وحدت آنهاست، یا آن چیزی که مانع وحدت است بیشتر سوء; تفاهماتی است که با یکدیگر دارند؟ به عقیده ما دومی است؛ برای اینکه معبود همه یکی است؛ قبله همه یکی است؛ ماه رمضان و روزه همه یکی است؛ کتاب آسمانی همه یکی است؛ همه یک جور نماز میخوانیم؛ یک جور زکات میدهیم، اختلافات در فروع است و عمده این است که دارای یک فرهنگ و تاریخ و تمدناند،([5]) اما وقتی این یکى، او را مشرک بخواند و دیگری آن را أنجس من الکلاب الممطوره بداند، شیعه، سنی را ناصبی بداند و سنی شیعه را مجوسی، بدیهی است که وحدتی حاصل نمیشود.([6])
تعصب بیجا، مایه قطع ریشه اسلام
از نظر من افرادی از شیعه امثال مؤلف احادیث عایشه با امثال مؤلف ضحی الإسلام و مؤلف الوشیعة و مؤلف الصراع بین الإسلام والوثنیة نوعی همکاری دارند. اگر کسی بگوید اینها که در دو جهت مخالف همیشه حرکت میکنند، چگونه همکاری میکنند، عرض میکنم لازمه همکاری این نیست که همکاران در جهت واحد حرکت کنند، بلکه باید هدف واحد را صورت دهند ولو آنکه در دو جهت مخالف حرکت کنند.
گاهی همکاران که هدف واحد را صورت میدهند، در جهت واحد حرکت میکنند، مانند همکاری نخهای به هم تابیده و همکاری دسته چوب در مثل معروف آن پادشاه و پسران. گاهی در دو جهت مخالف حرکت میکنند، مانند همکاری دو تیغه قیچی که یک محور در وسط هر دو قرار گرفته و آنها را در وضعی قرار میدهد که اگر یکی به سوی بالا حرکت کند، دیگری به طرف پایین حرکت میکند و اگر یکی به سمت راست برود، دیگری به سوی چپ میرود و بالعکس، اما نتیجه این حرکات مختلف قطع کردن و بریدن یک شیء; بالخصوص است. دو دسته فوقالذکر از مؤلفین، حالت همان دو تیغه را دارند و آن چیزی که در میان قطع میشود و ریشهاش زده میشود، اسلام است. آن یکی کافی را از اعتبار میاندازد و این یکی بخاری را، آن یکی امام صادق(ع) را از ارزش میاندازد و این یکی شافعی و ابوحنیفه را. آنکه در این میان بریده میشود و از اعتبار میافتد اسلام و قرآن است. البته آن محوری که این دو تیغه را با این ترتیب به یکدیگر مربوط کرده است، در ماورای کشورهای اسلامی باید جستوجو شود.([7])
پینوشت:
[1]. شش مقاله، ص 212.
[2]. حج، ص 81 و 82 .
[3]. جشن 2500 ساله شاهنشاهی ایران که در سال 1350 برای اسلام زدایی از ایران توسط رژیم پهلوی برگزار شد.
[4]. مجموعه آثار، ج 25، ص 307.
[5]. ر.ک؛ شش مقاله، مقاله الغدیر و وحدت اسلامى.
[6]. یادداشتهای استاد مطهرى، ج 7 ، ص 413.
[7]. یادداشتهای استاد مطهرى، ج 6 ، ص 96.