۱۳۸۹/۱۰/۲    ۱:۵۳     بازدید:۳۰۵۸       کد مطلب:۹۱۱۳۱۷          ارسال این مطلب به دیگران

رویدادها »
  ،   "من کشته اشکم" به چه معناست؟

در برخی روایات از امام حسین - علیه السلام - با عنوان «کشته اشک » یاد شده است . خود حضرت - علیه السلام - در روایتی می فرماید: «انا قتیل العبرة; من کشته اشکم » . در حدیث دیگری، امیر مؤمنان، علی - علیه السلام - چنین می فرماید: «یا عبرة کل مؤمن; ای جاری کننده اشک هر مومن » ! در روایتی دیگر سید الشهداء - علیه السلام - می فرماید: «انا قتیل العبرة لایذکر فی مومن الا استعبر; من کشته اشکم . هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند، مگر این که اشکش جاری می شود .» در زیارتی از امام حسین - علیه السلام - می خوانیم: «السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات; درود بر گرفتار اندوه های بزرگ و کشته اشک ها» . به راستی این جمله ها چه پیامی دارند و کشته اشک بودن، چه مدح، ثنا و کمالی برای سیدالشهداء - علیه السلام - است؟

هستی با صفت رحمت حق آفریده شده و این رحمت، شالوده و بنیان خلقت است و همه ذرات دستگاه آفرینش را فرا گرفته است; «و رحمتی وسعت کل شی ء» (1) . همه زیبایی ها و کمالات و فضیلت ها، پرتوی از صفت رحمت است که از صفات جمال خداوند متعال است . هر کس از این صفت بهره بیشتری داشته باشد، خدا گونه تر و به بارگاه ربوبی نزدیک تر است . پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - که در میدان قرب و بندگی، گوی سبقت را از همگان ربوده، از همه بیشتر به این خصلت آراسته است و هیچ کس مانند او آیینه دار این کمال الهی نمی باشد و تنها او این شایستگی را دارد .

که خداوند درباره اش می فرماید: «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین; ماتو را جز رحمت برای عالمیان نفرستادیم » . (2) خاندان پاک پیامبر - صلی الله علیه و آله - نیز نمونه های بارز و کامل و جلوه گاه رحمت حق می باشند . حضرت صادق - علیه السلام - در این باره می فرماید: «الحمدلله الذی فضلنا علی خلقه بالرحمة و خصنا اهل البیت بالرحمة; (3) ستایش از آن خداوندی است که با صفت رحمت، ما را بر مخلوقاتش برتری بخشید و رحمت خاص خود را ویژه خاندان ما گردانید» .

بندگان برگزیده خداوند، مردم را به بهره مندی و آشکار ساختن این صفت دعوت نموده، فرموده اند: «من لا یرحم لا یرحم; (4) هر کس رحمت نورزد، مورد رحمت قرار نمی گیرد» . بهترین نشانه وجود رحمت و دقت در درون انسان، اشک است . اشک، مسافری است که از دیار قلب برخاسته، به خانه چشم سفر می کند و از مجرای دیده، فرو می چکد . گوهر تابنده گنج دل است که از زحمت قفل و کلید رها وفارغ است . چشم اشک بار، ترجمان دلی بهاری است و ریزش الماس اشک، نمایان گر جوشش چشمه رافت و رحمت در صحرای دل است . اگر چشمه چشم بخشکد، خار قساوت و سنگدلی در زمین دل می روید . هیچ کیفری برای انسان، سخت تر از قساوت قلب نیست . حضرت باقر - علیه السلام - می فرماید: «ما ضرب عبد بعقوبة اعظم من قسوة القلب; (5) هیچ بنده ای به کیفری بزرگتر از سنگدلی، گرفتار نشده است » .

همه گناهان، زشتی ها و بدی ها، در مزرعه قلب سخت می روید . در حدیثی آمده است: «سخت دلی، از خشکی چشم و خشکی چشم، از زیادی گناهان و زیادی گناهان از علاقه به دنیاست و علاقه و محبت به دنیا، ریشه همه خطاهاست . (6) ریزش اشک، دریای عاطفه و احساس را به جوش می آورد و مروارید رحمت و رافت را از دل خود به ساحل می ریزد و عطر دلاویز مهربانی و لطف را در میان جامعه پراکنده می سازد .

بررسی شرایط و اوضاع حاکم بر دوران امام حسین - علیه السلام - این حقیقت را بر انسان آشکار می سازد که ظلم و ستم و سنگدلی و بی رحمی در آن زمان به اوج خود رسیده بود و رحمت و رافت و مهربانی به دست فراموشی سپرده شده بود . نگاهی اجمالی به جنایت های بنی امیه در سرزمین کربلا و رفتار ددمنشانه و بی رحمانه آنها با خاندان پیامبر - صلی الله علیه و آله - کافی است تا تصویر روشنی از مرگ انسانیت و عاطفه و احساس در مقابل دیدگان ما ترسیم شود . مردمی که منظره جان دادن طفلی شیرخواری بر اثر تشنگی در قلب سنگ آنها اثری ندارد و گلوی نازک تر از گل او را آماج تیر کینه و بغض خود قرار می دهند، از فطرت پاک انسانی فرسنگ ها دور شده اند و رحم، مهربانی و عواطف پاک انسانی در قاموس آنها معناو مفهومی ندارد . ام کلثوم - سلام الله علیها خواهر شیر دل امام حسین - علیه السلام - در فرازی از خطبه پر شور خود می فرماید: «و نزعت الرحمة من قلوبکم (7) ; رحمت و نرمی از قلب های شما گرفته شده است » . در آن شرایط سخت و دشوار و در آن روزگار قحطی مهر و رحمت، هیچ چیز جز شهادت مظلومانه پاک ترین بنده برگزیده خدا، یعنی امام حسین - علیه السلام - و خانواده و یاران باوفایش، نمی توانست زنگار قساوت و سنگ دلی را از دل ها بزداید و چشمه های خشکیده اشک را که نشانه رحمت و نرم دلی است، دوباره بر گونه ها جاری سازد . امام حسین - علیه السلام - با جمله: «انا قتیل العبرة » می خواهد بگوید: من کشته شدم تا با گریستن در مظلومیت و مصائب من، صفت رحمت شکوفا گردد و رحمت الهی شامل حال امت گردد . زلال اشک بر مظلوم، گرد و غبار گناهان و آلودگی ها و سنگ دلی ها را از صحن و سرای دل می شوید و نسیم رحمت و صفا و همدلی را در کوی و برزن به ارمغان می آورد . اکنون معنای این حدیث به خوبی روشن می گردد که می فرماید: «و ما بکی احد رحمه لنا و لما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه علی خده، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فی جهنم، لاطفئت حرها حتی لایوجد لها حر (8) ; هر کس از روی رحمت بر ما و برای آن چه به ما رسیده، بگرید، پیش از روان شدن اشکش، مورد رحمت الهی قرار می گیرد و اگر قطره ای از اشکش در جهنم بیفتد، چنان آتش آن را خاموش می کند که گرمایی برای آن باقی نمی ماند» . تا دریای رحمت الهی کسی را در بر نگیرد، گوهر گران بهای اشک روزی اش نمی شود و افشاندن در یتیم اشک، بر خاندان پیامبر - صلی الله علیه و آله - که بهترین خلق خدایند، چنان سیل رحمت حق را جاری می سازد که از آتش جهنم که ظهور قهر و غضب خداوند است، نشان و اثری باقی نمی ماند .

 


 


انتهای پیام

ضمائم:
نظرات بازدیدکنندگان

نظر شما درباره این مطلب


امنیت اطلاعات و ارتباطات ناجی ممیزی امنیت Security Audits سنجش آسیب پذیری ها Vulnerability Assesment تست نفوذ Penetration Test امنیت منابع انسانی هک و نفوذ آموزش هک