۱۴۰۳/۸/۲۱   13:13  زيارة:2286     اجتماعی ، تربیتی


فضائل حضرت فاطمه زهراء (س)

 

امام صادق «ع» فرمود: «او صدیقه کبری است که قرن های گذشته بر محور شناخت او دور زده است.»

آغاز سخن:

ناطقه مرا مگر روح قدس مدد کند

تا که ثنای حضرت سیده نساء کند

نفخه قدس بوی او، جذبه انس خوی او

منطق او خبر ز «لا ینطق عن هوی» کند

«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو

ز آنکه مس وجود را فضه او طلا کند

در عظمت و بزرگی حضرت زهرا «س» همین بس که در نسب خانوادگی شهره جهان است، زیرا پدری چون حضرت محمد«ص»، اولین فرد جهان هستی در کمال و فضائل و مادری چون خدیجه کبری«ع» یکی از زن های کامله جهان هستی و دومین مسلمان و فداکارترین فرد در راه اسلام و همسری چون امیرمؤمنان علی«ع» که به منزله جان پیامبر«ص» و برترین انسان بعد از ایشان است و فرزندانی چون حسنین«ع» و زینبین«س» دارد. به راستی کجا می توان خانه ای جز خانه گلی فاطمه یافت که چنین انسان های بزرگی در آن جمع شوند.

امام صادق «ع» فرمود: «او صدیقه کبری است که قرن های گذشته بر محور شناخت او دور زده است.»(1)

چگونه می توان او را شناخت، در حالی که خدای متعال به پیامبر اکرم«ص» فرموده است: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک ولولا فاطمه لما خلقتکما؛(2) ای پیامبر! اگر تو نبودی هستی را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را به وجود نمی آوردم.»

پیامبر گرامی اسلام درباره او فرمود: «اگر [خوبی ها و] زیبایی ها به صورت انسانی درآید، او فاطمه خواهد بود، بلکه او برتر [از آن] است؛ به راستی که دخترم فاطمه برترین انسان روی زمین از نظر عنصر و ذات و از نظر شرافت وبزرگواری است.»(3)

مهدی صاحب الزمان«عج»، فاطمه«ع» را الگو و مقتدای خویش می داند و می فرماید: «و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه، وسیردی الجاهل رداءه عمله و سیعلم الکافر لمن عقبی الدار؛(4) دختر رسول خدا«ص» زیباترین الگو برای من است، و به زودی نادان، پستی عمل خویش را خواهد دید و کافران درمی یابند که پایان کار به نفع چه کسی است.»

و امام صادق«ع» او را لیله القدر نامید.(5)

اعترافات محققین اهل سنت

1ـ ابن صباغ مالکی: «در افتخار فاطمه همین بس که دختر پیامبر«ص» خیرالبشر است، فاطمه ای که ولادتش پاک و سیده است به اتفاق همه مسلمین.»(6)

2ـ محمد بن طلحه شافعی: «دقت کن در آیه مباهله(7) و ترتیب و عبارات آن و اشاراتی که به علو مقام فاطمه دارد و چگونه او در وسط قرار گرفته است تا مقام و منزلت او بیشتر روشن گردد.»(8)

3. عباس محمود، العقاد المصری: «در هر دینی یک چهره از زن کامله وجود دارد که همه او را تقدیس می کنند و گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است. در مسیحیت چهره مریم پاکدامن و در اسلام لاجرم آن چهره کامله فاطمه بتول است».(9)

4. دکتر علی ابراهیم حسن: «در زندگی فاطمه انواع عظمت ها را می بینیم که این عظمت ها را همچون بلقیس و... از راه داشتن قصر و ثروت و زیبایی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان (در جنگ جمل) و رویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر کرده است. حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علما نیست. بزرگی که ریشه اش پادشاهی و ثروت نیست، بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه می گیرد.(10)»

فضائل حضرت زهرا«س»

در اینجا به برخی از فضائل حضرت فاطمه«ع» اشاره می شود:

1ـ نور فاطمه«س»

پیامبر اکرم«ص» فرمود: «خلق نور فاطمه «ع» قبل ان تخلق الارض و السماء فقال بعض الناس: یا نبی الله! فلیست هی انسیه؟! فقال: فاطمه حوراء انسیه؛(11) نور فاطمه قبل از خلقت زمین و آسمان آفریده شد، بعضی از مردم عرض کردند: »ای پیامبر خدا! پس زهرا از آدمیان نیست؟» فرمود: «فاطمه حوریه بشری است.»

پیامبر اکرم«ص» در جای دیگر فرمود: «لما خلق الله الجنه خلقها من نور وجهه، ثم اخذ ذالک النور فقذفه فاصابنی ثلث النور، و اصاب فاطمه ثلث النور، واصاب علیا و اهل بیته ثلث النور؛ فمن اصابه من ذلک النور اهتدی الی ولایه محمد، ومن لم یصبه من ذلک النور ضل عن ولایه آل محمد«ص»، «خداوند بهشت را از نور وجود خود آفرید، سپس آن را برگرفته و رها کرد. پس یک سوم آن به من [پیامبر«ص» و یک سوم آن به فاطمه و ثلث باقیمانده به علی «ع»و اهل بیت او اصابت کرد. پس هر کس که از آن نور به او برسد، به ولایت آل محمد«ص» رهنمون می شود، و هر کس از آن نور به او نرسد، از ولایت آل محمد«ص» گمراه می شود [و به بیراهه خواهد رفت].»(12)

2ـ چرا فاطمه؟

یونس می گوید، امام صادق«ع» فرمود: «لفاطمه«ع» تسعه اسماء عندالله عزوجل: فاطمه، والصدیقه، والمبارکه، والطاهره، والزکیه، والراضیه، والمرضیه والمحدثه والزهراء ثم قال«ع» اتدری ای شیء تفسیر فاطمه؟ قلت اخبرنی یا سیدی، قال: فطمت من الشر؛(13)

همچنین برای وجه تسمیه فاطمه«ع» وجوه دیگری نقل شده است که عبارتند از:

1ـ فاطمه از اسم خداوند یعنی فاطر گرفته شده است.(14)

2ـ چون دوستان و شیعیان او از آتش جهنم در امان اند.(15)

3ـ چون از عادت ماهانه بریده و منقطع بوده است.(16)

3ـ نیایش زهرا«س»

امام صادق«ع» فرمود: «کانت اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر الکواکب لاهل الارض؛(17) هرگاه فاطمه«ع» در محراب عبادتش می ایستاد، نور او برای اهل آسمان می درخشید؛ آنگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند.»

امام حسن«ع» فرمود:

«ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمه«س» حتی تورم قدماها؛ (18) عابدتر از فاطمه در دنیا نبود، [آنقدر عبادت کرد] که پاهای [مبارکش] ورم کرد.»

4ـ نیت خالص فاطمه«س»

از حسین بن روح سؤال شد: پیامبر اسلام«ص» چند دختر داشت؟ گفت: چهار دختر. سؤال شد: کدامیک برتر بود؟ گفت: فاطمه؛ به خاطر اینکه وارث [علم] نبی بود و نسل پیامبر«ص» از طریق او انتشار یافت و خداوند این دو خصلت را به خاطر اخلاص او عنایت فرمود. (19)

5ـ تسبیح فاطمه«س»

از علی«ع» نقل شده است که: یکی از پادشاهان عجم برده ای به پیامبر هدیه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاری برای خود درخواست کن. زهرا نزد رسول خدا رفت و این موضوع را با ایشان در میان گذارد، پیامبر«ص» فرمودند: فاطمه جان! چیزی به تو دهم که برایت از خادم و آنچه در دنیاست بهتر باشد؛ بعد از نماز، 34 بار الله اکبر و 33 مرتبه الحمدلله و 33 بار سبحان الله بگو.

آنگاه این اذکار سه گانه را با «لااله الاالله.» پایان بخش، و این برای تو از آنچه خواسته ای و از دنیا و آنچه در دنیاست بهتر خواهد بود. (20)

 امام صادق«ع» در فضیلت تسبیحات حضرت زهرا«س» فرمود: «من سبح تسبیح فاطمه الزهرا«س» قبل ان یثنی رجلیه من صلاه الفریضه غفرالله له؛ (21) هر کس تسبیح فاطمه را قبل از آنکه از حالت نماز فارغ شود بگوید؛ خداوند او را می آمرزد.»

و همچنین امام صادق«ع» بارها می فرمودند: «تسبیح فاطمه«س» فی کل یوم فی دبر کل صلاه احب الی من الف رکعه فی کل یوم؛ (22) تسبیح فاطمه زهرا«س» درهر روز بعد از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.»

و نیز فرمودند: «من الذکر الکثیر الذی قال الله عزوجل «واذکروا الله ذکرا کثیرا»؛ (23) تسبیح فاطمه زهرا«س» مصداق ذکر کثیری است که خداوند فرمود: خدا را یاد کنید، یاد کردنی بسیار.»

6ـ محدثه بودن زهرا«س»

دانشمندان شیعه و سنی بالاتفاق معتقدند که بعد از پیامبر اسلام یقیناً بشر محدث وجود داشته است، منتهی در مصداق اختلاف است. در تعریف محدث می گویند: «المحدث یسمع الصوت ولا یری شیئا؛ (24) محدث صدای فرشته را می شنود، ولی چیزی را نمی بیند.»

امام صادق«ع» فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم«ص» 75 روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید، و او را در عزای پدر تسلیت می گفت.» (25)

در زیارتنامه حضرت فاطمه«س» هم می خوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثه العلیمه.» (26)

 7ـ بخشش زهرا«س»

بهترین و برترین انفاق آن است که از محبوب ترین چیز انفاق شود و انفاق های فاطمه«ع» چنین بود، که به دو نمونه اشاره می شود.

الف) گردنبند پربرکت

جابربن عبدالله انصاری می گوید: «روزی نماز عصر را با پیغمبر«ص» خواندیم. ناگاه پیرمردی خدمت رسول خدا رسید که لباس کهنه ای پوشیده بود و از شدت پیری و ناتوانی نمی توانست بر جای خودش قرار گیرد. عرض کرد: «یا رسول الله! گرسنه ام، سیرم کن. برهنه ام، لباسی به من عطا کن. تهیدستم، چیزی به من بده.» رسول خدا«ص» فرمود: «من که اکنون چیزی ندارم، ولی تو را به جایی راهنمایی می کنم، شاید حاجتت برآورده شود.» سپس به بلال فرمود: «پیرمرد ناتوان را به خانه فاطمه هدایت کن». او بعد از ورود به خانه زهرا«س» سلام و نیاز خود را بیان کرد. فاطمه گلوبندی را که پسر عمویش به وی اهداء کرده بود، به او داد و فرمود: «بفروش و زندگی خود را بدان اصلاح کن».

پیرمرد برگشت و جریان را خدمت پیغمبر عرض کرد. آن حضرت گریست و فرمود: «گردنبند را بفروش تا خدا به برکت عطای دخترم برای تو گشایشی فراهم سازد.» پیرمرد بعد از فروش گردنبند، به پیامبر«ص» عرض کرد: «به برکت عطای فاطمه«ع» بی نیاز شدم.» (27)

ب) لباس عروسی

صفوری شافعی از ابن جوزی نقل می کند که رسول خدا«ص» در شب عروسی فاطمه«س» برای او پیراهن تازه ای آماده کردند. جامه ای کهنه و وصله دار نیز در نزد ایشان بود. سائلی در زد و گفت: «از خانه رسول خدا«ص» جامه ای کهنه می خواهم.» فاطمه می خواست جامه کهنه را بدهد، ولی سخن خدا به یادش آمد که می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.»؛ «به نیکویی نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.»

پس جامه نو را به وی داد. وقتی هنگام زفاف حضرت شد، جبرئیل به محضر رسول خدا«ص» آمد و عرض کرد: «یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه«س» سلام برسانم و برای وی توسط من جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است.

8ـ مقام شفاعت

1ـ پیامبر اسلام خطاب به امام حسن و امام حسین«ع» فرمود: «انتما الامامان ولامکما الشفاعه؛(28) شما دو نفر (حسنین) امام هستید و برای مادر شما شفاعت است.»

2ـ پیامبر اسلام«ص» فرمود: «وقتی روز قیامت شود، از باطن عرش ندا می رسد که ای اهل قیامت! چشم های خویش را پایین افکنید تا فاطمه دختر محمد با پیراهن خضاب شده به خون حسین عبور کند. در آن عرصه حضرت فاطمه پایه عرش را می گیرد و عرضه می دارد: پروردگارا! تو جبار عادلی. بین من و کسانی که فرزندان مرا کشتند قضاوت فرما. رسول اکرم«ص» فرمودند: «به حق خدای کعبه سوگند که پروردگارم به سنت من حکم خواهد فرمود.

آنگاه زهرا«س» عرضه می دارد: «اللهم اشفعنی فیمن بکی علی مصیبته؛ پروردگارا به من اجازه شفاعت کسانی را بفرما که در مصیبت حسینم گریه کرده اند» و خدای تعالی اذن شفاعت آنان را به ایشان عنایت می فرماید.» (29)

3ـ جابربن عبدالله انصاری می گوید: به حضرت باقر«ع» عرض کردم: «فدایت شوم، یابن رسول الله! برای من حدیثی در فضیلت جده ات فاطمه زهرا بفرمایید تا هنگامی که آن را برای شیعیان بیان می کنم خوشحال گردند. امام باقر«ع» فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا«ص» نقل می فرمود که: در روز قیامت برای انبیاء و رسل منبرهایی از نور برپا می شود و منبر من در روز قیامت از همه بلندتر است. آنگاه خداوند می فرماید: «خطبه بخوان»، پس خطبه ای بخوانم که احدی از انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده است. پس برای اوصیاء نیز منبرهایی از نور برافراشته می شود و در میان آنها منبری برای وصی من علی بن ابی طالب نصب می گردد که از همه بلندتر است؛ آنگاه خداوند به علی«ع» می فرماید خطبه بخوان، پس خطبه ای می خواند که احدی از اوصیاء مانند آن نشنیده است.

آنگاه برای فرزندان انبیاء و رسل منبرهایی از نور نصب می گردد، پس برای دو فرزند و نوه و دو ریحانه ایام حیاتم (حسنین«ع») منبری برپا می شود و به آنان گفته می شود خطبه بخوانید و آن دو خطبه هایی می خوانند که هیچ یک از فرزندان انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده اند.

آنگاه منادی که جبرئیل است ندا می دهد: فاطمه دختر محمد«ص» کجاست؟ آنگاه فاطمه«ع» برمی خیزد، [تا اینکه فرمود:] خدای تعالی می فرماید: « ای اهل محشر! کرامت و بزرگواری از آن کیست؟» محمد و علی و حسنین«ع» عرض می کنند: «برای خدای واحد قهار. آنگاه خداوند می فرماید: ای اهل محشر! من امروز کرامت و بزرگی را برای محمد و علی و فاطمه و حسنین«ع» قرار دادم.

ای اهل محشر! سرها را پایین افکنده و چشم ها را ببندید، این فاطمه است که به سوی بهشت می رود. آنگاه جبرئیل شتر بهشتی می آورد، در حالی که دو طرفش را دیباج آویزان کرده اند و مهار آن از لؤلؤ تازه است. حضرت بر آن سوار می شوند و خدای متعال صدهزار فرشته را در طرف راست و صدهزار فرشته در سمت چپ وی می فرستد، و صدهزار فرشته را مأمور می فرماید تا حضرت فاطمه«س» را روی بال های خود سوار کنند تا ایشان را به در بهشت برسانند. وقتی که به در بهشت می رسند، حضرتش می ایستد، خدای متعال می فرماید: «ای دخت حبیب من! چرا توقف کردی و حال آنکه من تو را امر کرده بودم به بهشت من درآیی؟» حضرت صدیقه«س» عرض می کند: «پروردگارا دوست می دارم که ارزش و قدر و قیمت من در مثل چنین روزی شناخته شود». خداوند می فرماید: «یا بنت حبیبی! ارجعی فانظری من کان فی قلبه حب لک او لاحد من ذریتک خذی بیده فادخلیه الجنه!؛ ای دختر حبیب من! برگرد و بنگر هر که در قلبش محبت تو و یا محبت یکی از فرزندان تو باشد، دستش را بگیر و او را داخل بهشت نما.»

حضرت باقر«ع» فرمود: «والله ای جابر! در آن روز حضرت زهرا«س» شیعیان و دوستانش را برمی گزیند و انتخاب می کند، همانگونه که پرنده دانه نیکو را از دانه بد جدا می کند. وقتی که شیعیان سیده زنان دو عالم به آن بزرگوار نزدیک و بر در بهشت می آیند، خدای تعالی در قلب آنان چنین می افکند که در آنجا بایستند. وقتی می ایستند خداوند می فرماید: «ای دوستان من! توقف شما برای چیست؟» و حال آنکه فاطمه دخت حبیب من شفاعت شما را نموده است؟ پاسخ دهند: پروردگارا ما دوست داریم که در چنین روزی ارزش و منزلت مان شناخته شود. خداوند می فرماید: « ای دوستان من! برگردید و ببینید چه کسی به خاطر آنکه شما فاطمه را دوست می داشتید، شما را دوست می داشت؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه زهرا«س» غذا داد؟ چه کسی شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه«س» لباس پوشانید؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه«س» شربتی نوشانید؟ چه کسی به خاطر فاطمه«س» و دوستی وی، غیبت غیبت کننده ای را از شما رد کرد؟ پس دستش را بگیرید و او را وارد بهشت نمایید (30)

پی نوشت:

1ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت، داراحیاء التراث العربی)، ج 43، ص 105.

2ـ علامه مرندی، ملتقی البحرین، ص 14؛ ر. ک: میرجهانی، الجنه العاصمه، ص 148؛ صالح بن عبدالوهاب العرندس، کشف اللآلی، به نقل از فاطمه زهرا«س»، بهجه قلب المصطفی، رحمانی همدانی (تهران، نشر المرضیه، دوم، 1372) ص 9.

3ـ حموینی، فرائد السمطین، ج 2، ص 68.

4ـ بحارالانوار، (پیشین)، ج 53، صص 179- 180.

5ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (داراحیاء التراث العربی)، ج 43، ص 65.

6ـ الفصول المهمه (بیروت)، ص 143.

7ـ آل عمران، 61.

8ـ مطالب السئول، چاپ ایران، ص 6 و 7.

9ـ توفیق ابواعلم، اهل البیت، ص 128.

10ـ علامه دخیل، فاطمه الزهراء، ص«ع» 171.

11ـ عبدالله بحرانی، العوالم، (قم مدرسه المهدی)، ج 6، ص 9.

12ـ بحارالانوار، (پیشین)، ج 43، ص 44.

13ـ بحار (پیشین)، ج 43، ص 10.

14ـ همان، ص 65.

15ـ همان، ص 16.

16ـ همان، ص 16.

17ـ همان، ص 12.

18ـ همان، ص 49.

19ـ همان، ص 37.

20ـ سیدمحمدکاظم قزوینی، فاطمه الزهراء از ولادت تا شهادت، ترجمه دکتر حسین فریدونی، نشر آفاق، چاپ سوم، 1365، ص 224.

21ـ کلینی، الکافی، ج 2، ص 342.

22ـ حسین طبرسی، مکارم الاخلاق، (بیروت، مؤسسة الاعلمی)، ص 281.

23ـ وسائل الشیعه، حر عاملی، (داراحیاء التراث العربی)، ج 4، ص 1022.

24ـ بحارالانوار، پیشین، ج 26، ص 75 - 76.

25ـ همان، ج 14، ص 206 و ج 43، ص 78.

26ـ اصول کافی، ج 1، ص 241 و بحارالانوار، ج 22، ص 546، و ج 26، ص 41.

27ـ بحار، ج 97، ص 195.

28ـ همان، ج 43، ص 56.

29ـ کشف الغمه، ج 1، ص 506.

30ـ اسد الغابه، ج 5، ص 523؛ گنجی شافعی، کفایه الطالب، ص 212؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ج 2، ص 18؛ همدانی، موده القربی، 104.

31ـ بحارالانوار، (پیشین)، ج 8، ص 51؛ تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی، ص 113.