امام على (ع) که از لحاظ انديشه افزون بر انديشه و تفکر انسانى، متصل به مبدأ وحى الهى مى باشد. از لحاظ ديدگاه و ايده در اين راستا نوع گرايى و مردم گرايى خويش را به عنوان يک ايده و ارزش دينى و انسانى مطرح مىنمايد. در بخشى از فرمايش خويش به امام مجتبى(ع) مى فرمايد: فرزندم خود را معيار عمل خويش با مردم قرار ده. آنچه براى خودت خوشايند است بر مردم نيز روا بدار و از آن چه گريزان هستى بر مردم مپسند. همان گونه که ستم بر خويش روا نمى دارى بر مردم نيز ستم مکن. با مردم به نيکى رفتار کن همان گونه که دوست دارى با تو به نيکى رفتار کنند. هر رفتارى که در حق خود بر نمىتابى بر ديگران نيز خوش مدار. آنچه بر خود مى پسندى بر ديگران نيز بپسند. آنچه نمى دانى به زبان نياور گر چه دانستههاى تو اندک باشد و گفته ای که نمى پذيرى درباره تو گفته شود به ديگران مگو.(1)
و نيز به استاندار مصر مالک اشتر نخعى هنگام گسيل ايشان به آن ديار فرمان مى دهد، با مردم با کمال ملاطفت و مهربانى برخورد کند، با مردم منصفانه رفتار کند: انصف الناس. (2)قلب خويش را پر کن از محبت و رأفت مردم. « و اشعر قلبک الرحمة للرعية و المحبة لهم »با مردم به گونه حيوان درنده که دريدن آنان را مغتنم مى داند برخورد مکن زيرا مردم به دو گروهند يا برادر دينى تو و يا همانند تو انسان هستند:فانهم صنفان اما اخ لک فى الدين او نظير لک فى الخلق.(3) مردم گر چه در باورهاى دينى با تو همگام نبوده و دگر انديش هستند، ليکن بر خورد تو با آنها بايد انسانى باشد.اين محور پيام امام همام خطاب به والى مصر و نماينده دولت است . دولت مظهر قدرت و قهر و غلبه است و چه بسا در مواردى بى جا از قدرت قهريه و خشونت بهره ورى مى نمايد. جامعه دينى تبلور مهربانى است و خشونت در نهاد سياسى اسلام و ارزشهاى اجتماعى دينى جاى پا ندارد. خشونت و شمشير دين برابر مردم دين باور و حتى مردم غير دينى نيست . تيغى که دين به دست رهبران الهى مى دهد براى مبارزه با تباهى و آلودگىهاى واگير است نه براى چالش و مقابله با مردم. جامعه دينى تبلور صميميت و مهربانىهاست که در سايه آن ارزشهاى انسانى و الهى به بار مى نشيند. امام على (ع) خود مظهر اين ارزش ها است.در تمام زندگى با مردم با ملاطفت و مهربانى و مردم دارى برخورد مى کند.امام به مردم ارزش مى نهد در مقابل حقوق اجتماعى آنان و حقوق اساسى مردم سخت پر تلاش و حساس است و خود را متعهد در راستاى آماده سازى بسترها براى تأمين حقوق انسانى مردم مى داند.
دو نمونه از مردم داری حضرت(ع)
1ـ پيرمرد نابينايى که گدايى مىکرد از راه مىگذشت، امير مؤمنان (ع) فرمود : اين کیست؟ گفتند:اى امير مؤمنان، مردى نصرانى است. فرمود: از او کار کشيديد و اينک که پير شده و از پا افتاده کمک خود را از او دريغ مىداريد!از بيت المال خرجى او را بدهيد. (4)
2ـ امام مجتبى (ع) فرمود: چون على (ع) طلحه و زبير را شکست داد مردم همه گريختند و در راه بر زن باردارى گذشتند و او از ترس، وضع حمل کرد و کودک، زنده به دنيا آمد و اندکى دست و پا زد و جان داد و پس از او مادرش از دنيا رفت. على (ع) و ياران از آنجا می گذشتند و آن زن و کودک را ديدند که روى زمين افتادهاند، از حال آنان پرسيد، گفتند: او باردار بود و چون جنگ و هزيمت را ديد و ترسيد و بچه انداخت.حضرت پرسيد : کدام يک زودتر مردهاند؟گفتند:کودک پيش از مادر مرده است. حضرت شوهر آن زن را که پدر کودک مرده بود فرا خواند و (بر اساس قانون ارث) دو ثلث ديه را به او پرداخت و براى مادر او(که مرده بود) يک ثلث سهم قرار داد، آن گاه از ارث آن زن مرده از کودک خود که ثلث ديه بود نصف آن را به شوهر داد و باقى را به خويشان آن زن داد، و نيز از ديه آن زن نصف آن را که دو هزار و پانصد درهم بود به شوهر داد و دو هزار و پانصد درهم ديگر را به خويشان آن زن داد زيرا جز همان کودکى که انداخته بود فرزند ديگرى نداشت. و همه اين مبالغ را از بيت المال بصره پرداخت نمود. (5)
منبع: امام على عليه السلام الگوى زندگى ص 131حبيب الله احمدى و اميرالمؤمنين على ابن ابيطالب عليه السلام ص 823احمد رحمانى همدانى
1ـ نهج البلاغه، نامه 31، ص .397
2ـ نهج البلاغه، نامه 53، .428
3ـ همان، ص .
4ـ وسائل الشيعة 11/ .49
5ـ وسائل الشيعة 17/ .393
انتهای پیام |