"بسم الله الرحمن الرحیم"
آثار عبادات/سخنرانی آیت الله ناصری
بسم الله الرحن الرحیم. ولا حول ولا قوه الا باالله العلی العظیم. هدیه به محضر حضرت بقیة الله الاعظم (روحی و ارواح العالمین له الفداء) همگی با هم صلواتی می فرستیم.
صفات حق تعالی
بعد از آنکه همّام از امیرمؤمنان علیه السلام خواست تا اوصاف مؤمنان و متقین را بیان کند، حضرت فرمودند: «اِتَّقِ الله وَ أحْسِنْ فَاِنَّ الله مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَ الذین هُم مُحْسِنون». همّام نزدیک تر آمد و حضرت را به خدای متعال قسم داد تا منت بگذارند و صفت های مؤمنان و پرهیزگاران را بیان فرمایند. امیرمؤمنان علیه السلام، درحالی که اصحاب نیز اطراف او را گرفته بودند، شروع به برشمردن این اوصاف کردند و خطبه ای ایراد فرمودند: «أما بَعد فَاِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ خَلَقَ الْخَلْقَ حینَ خَلَقَهُم غَنیاً عَنْ طاعَتِهِم». سپس فرمودند: «فَاِنَّهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالی؛ یعنی حضرت احدیت از جمیع عیوب منزه است». ما نیز در نمازهایمان روزی چند بار می گوییم: «سبحان ربی العظیم و بحمده؛ یعنی خداوندی که بزرگ است، از جمیع عیوب منزه است». حضرت امیرمؤمنان علیه السلام نیز در شروع کلام خود، به حضرت احدیت و مراتب توحید اشاره کرده و یاد خدا را در قلوب مستمعینشان القا می کند. اصول دین با توحید، شروع می شود، سپس نبوت و بعد امامت. آن حضرت می فرمایند: حضرت احدیت دارای دو گونه صفات است که مربوط به مراتب توحید است. البته اگر صفات جلال، صفات جمال و صفات افعال را بیفزاییم، اوصاف حضرت حق مجموعاً پنج قسم می شود. اما صفاتی که مربوط به توحید است، صفات ثبوتیه و صفات سلبیه است که هشت صفت ثبوتیه و هفت صفت سلبیه است و به تعداد ابواب بهشت و جهنم اشاره دارد. بعد فرمود: حضرت حق، علت العلل و علت وجود جمیع عوالم است. همه این موجودات، معلول علت واحدند. حضرت احدیت کسی است که این عالم وجود را ایجاد کرد و از هر نقص و عیبی مبرّا بود.
عظمت و کثرت مخلوقات الهی
در نحوة خلقت عالم روایات اهل بیت علیهم السلام بسیار فراوان است. این میلیون ها کهکشان و میلیاردها ثوابت و سیارات همه، هستی خود را مدیون اویند. در طبقات پنج گانة عالم وجود، یعنی عالم ملکوت، عالم لاهوت، عالم ناسوت، عالم مجردات و عالم امر، در هر کدام نیز موجوداتی زندگی می کنند. منظومه ای که ما در آن هستیم، از کوچک ترین منظومه های عالم وجود است. حضرت احدیت مخلوقاتی دارد که زمین حتی گنجایش یکی از آنها را ندارد و روآیت متعدد در این زمینه وارد شده است؛ مثلاً حضرت روح که شب قدر برای رسیدگی به اعمال به زمین نزول می کند، بر زمین فرود آمدن این بزرگوار دشوار است. از آن میلیاردها سال قبل، خداوند عالمی و مخلوقاتی دارد که برخی از آنها مشغول رکوع، عده ای مشغول سجود و بعضی هم مشغول قیام اند و همیشه به عبادت و اطاعت حق اشتغال دارند و کارشان همین است.
بی نیازی حق تعالی از عبادات
عبادت هیچ کدام از این مخلوقات، به اندازه سر سوزنی بر عظمت حضرت حق اضافه نمی کند و اگر تمام عالم وجود با او مخالفت بکنند، به اندازة سرِ سوزنی بر پردة کبریایی او گرد نمی نشیند! حیف که ما قدر چنین خدایی را نمی دانیم! خدا محتاج نماز من و تو و امیرمؤمنان نیست. به نماز هیچ پیامبری هم نیاز ندارد. آثار و نتایج این عبادات عاید خود ما می شود، نه خدا. حضرت حق در سورة حجرات ایة 17 می فرماید: «یمُنُّونَ عَلَیکَ أنْ أسْلَمُوا قُل لا تَمُنُّوا عَلَی اِسْلَامَکُم بَلِ اللهُ یمُنُّ عَلَیکْمْ أنْ هَدَاکم لِلْایمان». وقتی که پیامبر از مکه به یثرب هجرت کردند و گروهی هم اسلام آوردند، آنان بر پیامبر منت می گذاشتند که ما به خاطر شما مسلمان شدیم؛ پس هوای ما را داشته باش! رسول خدا که متخلّق به اخلاق الله بودند، اذیت می شدند، ولی چیزی نمی گفتند.. حضرت احدیت آیه ای فرستاد و فرمود: ای حبیب ما! اینها که نزد تو می ایند و می خواهند بر تو منت بگذارند که مسلمان شده و ایمان آورده اند، به آنها بگو که خدا بر شما منت دارد که مسلمانتان کرده و سعادت و تکامل ابدی را نصیبتان کرده است. پس خدا و پیامبر به گردن ما منت دارند، نه ما بر آنها. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «أنتُمْ کَالْمَرْضَی و اللهُ ربُّ العالَمینَ کالطَّبیبِ فصلاحُ المَرْضَی فیما یعلَمَهُ الطبیبُ و یُدَبِّرُهُ بهِ لا فیما یَشْتَهیهِ المریضُ».1 شما مانند بیمارید و خداوند رب العالمین مانند طبیب. پزشک درد مریض را تشخیص می دهد و نسخه می نویسد. قرآن هم نسخة خداست؛ ولی ما آنطور که باید قدر آن را نمی دانیم. علتش این است که به راحتی به دست ما رسیده. نه نوبت گرفته ایم، نه حق ویزیت داده ایم، به همین جهت، اجر و مقام این نسخه را هم نمی دانیم. نمی دانیم که چقدر برای این نسخه هزینه شده است تا به دست ما رسیده. غافلیم که چقدر خون برای آن داده شده تا این نسخه، سالم به دست من و شما برسد: خون پیامبر اعظم، امیرمؤمنان، حسین بن علی و سایر ائمة اطهار علیهم السلام و شهدای دیگر.
بنابراین طاعات و عباداتی که انجام می دهیم، برای تعالی و یا درمان خودمان است برای خدا نفعی ندارد و اگر تمام عالم وجود معصیت کنند، برای او به اندازة سر سوزنی ضرری ندارد. فرض کنید که الآن آفتاب بر هفت میلیارد نفر می تابد. آیا خورشید استفاده ای از این افراد می برد؟ خورشید می تابد و اگر جمعیت هم در آفتاب ننشیند، ضرری به آن نمی رسد.
برای بقا آفریده شده اید
حضرت حق می فرماید: «خلقتم للبقاء لا للفناء2؛ شما را خلق کردم تا همیشه باقی باشید». بر این اساس، مرگ مانند عوض کردن لباس است و فنا نیست؛ اما باید مراحلی را طی کنیم. اکنون در مرحله و منزل چهارم قرار داریم. با مرگ منتقل می شویم به منزل پنجم که عالم برزخ باشد و آنجا بسیار دیدنی هست و برای اهل ایمان چقدر عالی است! کسانی بودند -و شاید اکنون هم باشند- که در اثر زحمت و اطاعت حضرت حق، در همین دنیا عالم برزخ را می دیدند و اسراری برایشان منکشف می شد. بعضی در اثر ناآگاهی عالم برزخ و قیامت را رد می کنند؛ در صورتی که خدا می گوید: «عَبدی أطِعْنِی حتّی أجعلک مثلی؛ ای بندة من، در اطاعت من بکوش تا خدا گونه شوی» نه اینکه خدا بشوی. جمیع عالم وجود تحت ارادة انسان کامل است؛ همان گونه که عالم وجود از ائمة اطهار اطاعت می کند.
آثار و برکات عبادات
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آثار واجبات را یکی یکی بیان فرموده اند و در کتب روایی ما حکایت شده است مثلاً در روایات باب صلات، چندین هزار روآیت آثار نماز را بیان کرده اند. همچنین در باب طهارت آثار وضوی دائم داشتن و در باب صوم ثواب روزه ذکر شده است. آثار سایر واجبات و مستحبات نیز هر کدام در باب خود آمده است. بانو علامه هاشمیه در کتابش حدود پنجاه اثر برای نماز شمرده است. پس واجباتی که انجام می دهیم، اثر و نتیجه اش عاید خود ما می شود و به خدا چیزی منتقل نمی شود. خداوند ذاتاً غنی است. صفات ثبوتیه عین ذات حضرت حق هستند؛ یعنی علم، حیات، قدرت و غنای او همیشه بوده. او نیازی به نماز ما ندارد. لکن عبادات برای خود ما آثار و نتایج فوق العاده ای دارند.
1. نماز
نماز، سبب زیادی رزق، موجب صحت، توشة مؤمن در قیامت و انیس انسان در قبر است و به صورت های مختلفی در نشئه های وجود در می اید: در برزخ و قبر به صورت فرش، در محشر به شکل تاج است. سپر بین انسان و آتش جهنم نیز هست و انسان را از صراط عبور می دهد. انسان نمازگزار دیگر معصیت نمی کند و این صریح ایة شریفه است: «اَلصلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشْاءِ و المُنْکَر»3. اما اگر اهل نماز، غیبت کند و تهمت بزند و کلاه برداری کند و به ناموس دیگران خیانت ورزد، معلوم می شود که نمازش، نماز نبوده؛ زیرا اگر نماز بود، او را از هر معصیت و مخالفتی بازمی داشت. ما باید سعی کنیم که نمازمان نماز باشد. نماز معراج مؤمن است: «الصّلوةُ معراجُ المؤمن».4 موقعی که برای نماز تکبیرة الاحرام می گوییم، یعنی غیر خدا را پشت سر انداخته ایم و در ملکوت سیر می کنیم. باید در نماز متوجه حق باشیم تا سیر ما صعودی باشد. ما باید خود را برای ورود به عالم آخرت آماده کنیم: «انا لله و انا الیه راجعون». ما در حال بازگشت به طرف خدا هستیم. چند منزل پایین آمدیم و نزول کردیم تا رسیدیم به دنیا، و از اینجا شروع می کنیم به رجعت و برگشت به طرف خدا. اما ابتدا کجا بودیم؟ عالم ذر. در آنجا وضعمان بسیار خوب بود. خداوند برای امتحان، ما را در این قفس خاکی زندانی کرد. چه بلاها که به سر خودمان آوردیم، چه خیانت ها که در حق خودمان روا داشتیم، در نتیجه، این همه فاصله بین خودمان و حضرت احدیت ایجاد کردیم.
محبت حق تعالی به انسان
هر مقداری از حضرت حق که دورتر بشویم، از منزلت انسانی خود بیشتر فاصله می گیریم. البته او با ما هست: «و هو مَعَکُم اینما کُنتم».5 این من هستم که برای خودم حجاب های ظلمانی ایجاد می کنم؛ زیرا هر معصیتی یک حجاب و در حکم یک سلول آهنی است. ولی تمام این حجاب ها و سلول ها را می توان از میان برداشت. ناصری می تواند حجاب های هفتاد ساله و سلّول های متعددی را که برای خود درست کرده، با یک شب درِ خانه خدا آمدن، و با گفتن اینکه اشتباه کردم، در اثر ندامت قلبی، موجبات رستگاری خود را فراهم سازد. جوان ها کارشان بسیار آسان تر و راهشان نزدیک تر است. یک شب درِ خانه خدا برویم و بگوییم: خدایا، «مَن لی غَیرک؛ کسی نیست که به من رحم کند و مرا مورد عنآیت قرار بدهد، به جان امام زمان علیه السلام قسم، خدا گناهان ما را می بخشد. کسی که چنین خدای مهربانی دارد، ایا سزاوار است که از او غافل بماند؟ چرا باید بگذارد بار گناهانش سنگین شود؟ در روایات آمده است که اگر شخص معصیت کاری در حالی که همه خوابیده اند، بیدار شود، و دو رکعت نماز بخواند و بگوید خدایا من آمدم، خداوند او را می پذیرد وگناهانش را می آمرزد. همچنین در روآیت آمده است که خشنودی خداوند از چنین کسی، بیشتر از کسی است که بار سفر و راحله اش را در بیابان گم کرده و تن به مرگ داده و ناگهان زاد و توشه اش را یافته است. در روآیت دیگر آمده است که خدا ما را دوست دارد و ما را نیافریده تا در آتش دوزخ بسوزیم، او ما را خلق کرده است که در اوج سعادت و تکامل و در قرب خودش زندگی کنیم. نماز، کلید بهشت است، مهریة حورالعین است، سبب باز شدن چشم بصیرت انسان است، کسی که نمازش را درست می خواند پشت دیوارها را می بیند و چشم بصیرتش باز می شود. ویژگی عجیب نماز، این است که معجونی از عبادات گوناگون است. برخی افراد فقط به ذکر استغفار یا تسبیح می پردازند؛ اما نماز عبادتی است که در آن؛ تکبیر، تسبیح، تعظیم، تحمید و...، همه چیز در این نماز موجود است. لذا بهترین عبادات نماز است. نبی اکرم به اندازه ای برای نماز خواندن می ایستادند که پاهایشان ورم می کرد. آیه نازل شد که «ما انزلنا علیک القرآن لِتَشْقی؛6 برای چه خودت را این قدر به زحمت می اندازی؟» عرض کرد: «افلا اَکون عَبداً شکورا؛7 پروردگارا، در ازای این همه نعمت ها، نباید شاکر و شکرگذار تو باشم؟!» وقتی که امام زمان نماز می خوانند، درهای آسمان ه باز می شود و نماز من و شما هم با این همه نواقصش، به احترام امام زمان قبول می شود و به آسمان ها عروج می کند. در روآیت داریم: «اوّلُ الوقتِ رضوانُ الله؛8 در اول وقت رضآیت حق و خشنودی خداست».
مرحوم قاضی که استاد اخلاق بودند و از مردان بسیار فوق العاده و راه رفته، از او نقل شده که: من هر چه دارم، از نماز اول وقت دارم.
2. تسبیح حضرت زهرا علیها السلام
تسبیح حضرت زهرا علیها السلام
نیز بعد از نماز خیلی اثر دارد و کارهای نا بسامان زندگی ما را سامان می دهد. اگر کارت گره خورده، تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بگو، تا کارگشایی کند. حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن را به حضرت زهرا علیها السلام تعلیم داد تا در امور دنیوی دخترش گشایشی پیدا شود.
3. ساخت مسجد
یکی از اعمال مستحب، تأسیس مسجد است. روآیت زیادی در این زمینه نقل شده است. در روآیت فرموده که حتی المقدور اگر می توانی، یک مسجد برای خودت بساز؛ اگرچه به اندازه ای باشد که یک کبوتر در آن بخوابد، که کنآیه از کوچکی مسجد است. اگر مسجدی کوچک بسازی، خداوند خانه ای در بهشت برای تو مهیا می کند: «مَنْ بَنا مَسْجِداً بَنَا اللهُ لَهُ بِیتاً فِی الْجَنَّه».9 اگر نمی توانی مسجد بسازی، دست کم مقداری آجر یا کیسه ای سیمان یا مقداری سنگ برای ساخت مسجد کمک کن و یا یک روز برای ساخت مسجد کار بکن. اینها همه اش اثر دارد. در روآیت حکایت شده حضرت حق فرمود: «ان بیوتی فی الأرض المساجد؛10 خانه های زمینی من مساجدند». «و طوبی لمن زارنی فی بیتی؛ خوشا به حال کسی که در خانة من به زیارت من بیاید». و امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: کسی که داخل مسجد می شود، زائر خداست و بر خداست که از زائرش پذیرایی بکند. الهی، ما همه برای زیارت تو به مسجد آمده ایم می خواهی از ما پذیرایی کنی؟ لطف کن و پرونده گناهان گذشتة ما را بایگانی کن، خداوندا، آنچه به اولیا و مقربین و اوتاد و نجبا و نقبا عنآیت کرده و می کنی، به ما هم عنآیت بفرما. در روایت است: «مسجد بازار قیامت است». دنیا بازار دارد، آخرت هم بازار دارد و بازارش مساجدند هر کسی ببیند که چه چیزی می فروشد. به اینجا آمده ای ت نفس خودت و هوا و هوس هآیت را بفروشی. در مقابل، چه چیزی بخری؟ حقیقت را!
4. صلوات
در مورد صلوات هم تأکید بسیار شده. از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده:کسی که یک مرتبه بر نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم صلوات بفرستد، خداوند ده هزار مرتبه بر او صلوات می فرستد و در روآیت دیگری است که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که یک مرتبه بر من صلوات بفرستد، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد و «لَم یبْقِ مِنْ ذُنوبِه ذَرّة». حضرت صادق علیه السلام فرمودند: «لَم یبْقِ شیءٌ مِمّا خَلق الله اِلا صلّی علی ذلک العبد؛11 کسی که یک بار بر نبی اکرم صلوات بفرستد، از مخلوقات خداوند چیزی نمی ماند، مگر آنکه بر او صلوات بفرستند». تمام ملائکة عرش و کرسی و زمین همه عالم وجود برای او صلوات می فرستند. در روآیتی نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «من صلّی علی و لم یصلّ علی آلی لم یجد ریح الجنه؛12 کسی که بر من صلوات بفرستد ولی ذریه و آل مرا درود نفرستد، در قیامت بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید». در مفاتیح الجنان در اعمال روز جمعه فرموده است: کسی که در روز جمعه بگوید: «اللهم صلّ علی محمدٍ و آل محمد و عَجّل فرجهم»، نمی میرد تا امام زمان را درک کند. در روآیت دیگر آمده که این صلوات اختصاص به روز جمعه ندارد و همة روزها را شامل می شود. امام صادق علیه السلام فرمودند: بهترین چیزی که روز قیامت در میزان اعمالت می گذارند و بار اعمال صالح تو را سنگین می کند، صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام است.
پی نوشت ها
1. بحارالانوار، ج4، ص106.
2. غرر الحکم، ص133.
3. سوره عنکبوت: 45.
4. بحارالانوار، ج79، ص303.
5. سوره حدید: 4.
6. سوره طه: 2.
7. بحارالانوار، ج10، ص40.
8. الفقیه، ج1، ص217.
9. الکافی، ج3، ص368.
10. الفقیه، ج1، ص239.
11. همان، ص57.
12. وسائل الشیعه، ج7، ص203. |
انتهای پیام |