بسم الله الرحمن الرحیم
"عقیله بنی هاشم"
زینب کبری (س)زینت زندگی حضرت علی(ع)وعنوانی زیبنده روز پرستار
درتاریخ پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجرت ازدامن حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س)دختری چهره بدنیا گشود.
موجی ازشادی بیت نبوت(ص)راسرشار نمودوپیامبراکرم(ص)بعد ازاینکه نوزاد را دراغوش گرفت‘ برگونه هایش بوسه زد ونام "زینب" براو گذاشت.
کلمه "زینب" از دو بخش "زین" یعنی "زینت" و "اب" یعنی پدر ترکیب یافته؛بنا بر اين "زينب"يعني "زينت بابا"که براستی ان بانوی بزرگ برای پدر خود حضرت امیر مومنان(ع)ومکتب و مرام خاندان نبی مکرم اسلام(ص)مایه زینت و ابرومندی شد.
او برای رسالتی بس عظیم بوجود امده بود.
زینب(س)چند سال کودکی خود را در کنار بزرگ معلم بشریت حضرت محمد مصطفی(ص)ومادر بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا(س)بسر بردوبعد ازآن ده ها سال افتخار ملازمت پنج امام همام(ع)رادر تاریخ زندگی پر برکت خویش ثبت نمود.
او درآغوش محیطی مبارک ونورانی تربیت شد که با فرهنگ پربرکت پنج معصوم معظم(ع)مفتخروبانورانیت معارف الهی ونزول قران کریم متبرک بود.
فرازهای اختصاص یافته به اودرخطبه غرا واتشینی که مادرش حضرت زهرا(س)بعد ازطوفان حوادث غم باررحلت رسول گرامی اسلام(ص)درمسجد مدینه ایراد نمود،نمايانگرجایگاه رفیع آن بانوی نمونه است. (1)
آری زینب درنسب شریفترین وپاکیزه ترین مولودی است که قریش به خاطر دارد.مادراوحضرت زهرا(س)گرامی ترین دختران پیامبر(ص)ودر خوی وسرشت شبیه ترین آنان به اوست.
پدرزینب (س)علی ابن ابیطالب(ع)پسرعم ووصی پیغمبر(ص)نخستین کسی است که درکودکی به او گروید ودر دانش،تقوا،شجاعت وجوانمردی سرآمد همگان بود.
نام زینب(س)قرین حماسه کربلا
مورخین میگویند: هنگام ولادت زینب(س)خبرفاجعه کربلا ومصیبتی که این نوزاد در آن واقعه خواهد دید شایع شده بود وگویند:علی(ع)سلمان فارسی را که برای تبریک نزد او آمده بود ازاین ماجرا آگاه ساخت.
خبر حادثه کربلا نیم قرن پیش از وقوع آن در خاندان پیغمبر(ص) معروف بوده است.
احمدبن حنبل گوید:جبرئل پیغمبراکرم(ص)را از شهادت حسین (ع)مطلع ساخت .(2)
زینب(س) هنوز پنجمین سال زندگی را تمام نکرد که جد بزرگوا ر خود را ازدست میدهدو منظره دلخراش ومنازعا ت معروف در کنار بستر بیماری رسول گرامی اسلا م را نظاره می کند.
زهرای اطهر (س) پس از مدتی کوتاه که که از سه ماه تجاوز نکرد به پدر پیوست وصحنه فجیع دیگری برابر زینب(س) پدید آمد. عجیب نیست که زینب(س) در سن ده سالگی جای مادر را می گیردوغمگسار اهل بیت(ع) میگردد.
چون موسوم ازدواج زینب(س) شد علی (ع) کسی را که در حسب ونسب همدوش از بود برای او اختیار کرد. بسیاری از نجیب زادگان وثروتمندان بنی هاشم طالب او بودند ولی عبداله بن جعفر از همه سزاوارتر بود.
پدر وی جعفر برادر علی (ع) ودوست پیغمبر است که به "ذوالجناحین" ملقب بود و او را پدر مستمندان می گفتند.
زناشویی زینب(س) وعبداله میان او وپدر و برادرانش جدایی نیفکند واین زن وشوهر همچنان با اهل بیت پیامبر (ص) همدم وهمنوا بودند.
زینب(س) پدر را از دست داد، نوبت همراهی و همگامی برادرش امام حسین(ع) رسید،زینب(س) مومنانه به امام زمان خویش خدمت نمود وخواهرانه پرستاری برادر را برعهده گرفت و سرانجام برادر را تشییع کرد و چون بدن مطهر وی را در قبرستان بقیع خواباندند،به خانه که گرد اندوه بر در و دیوار آن نشسته بود بازگشت.
"عمه سادات"
پس از امام حسن(ع) نوبت به امام حسین(ع)رسید و زینب(س) همراهی وغمگساری از او را بر عهده گرفت. زینب(س) با برادر به سفر عراق رفت و شوی وی "عبداله"در حجار ماند.
حتی پس از شهادت امام حسین(ع) نیز به حجاز باز نمیگردد ونزد شوهر نمی رود.بلکه مدتی کوتاه درمدینه مانده و سپس به مصر یا سوریه سفر می کند.عبدالله همچنان در مکه می ماند تا به سال هشتاد (عام الجحاف)که سیل عظیم آن شهر را در بر گرفت وفات می یابد.
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلادر کربلا می ماند اگرزینب نبود
سرانجام درسال60هجری همراه برادرش عازم مکه می شود.کاروان بهمراه زنان وکودکان حرکت می کند وبه کربلامی رسند.زینب(س)اکنون بانویی پنجاه وچند ساله است.اونبردی نابرابررامشاهده می کندونیز قطعه قطه شدن
جوانان بنی هاشم را...حتی پسران خود"محمد"و"عون"را به قربانگاه می فرستد.
دیگر هنگام وداع با حسین(ع)فرا می رسد.اززمین غم می جوشدوازاسمان اندوه می بارد
حسین (ع)می رود وزینب(س)تنها میما ند.این برادروخواهر"شهادت" و"اسارت" را بین خود تقسیم می کنند.
دوران اسارت آغاز می شود،اما زینب (س) که راز شهادت را می دانست افق های دور دست را می نگرد. به آینده روشن امید دارد وبه همین خاطر علی ابن حسین(ع) را دلداری می دهد. با همه مصائب نماز شبش را ترک نمیکند. اما این بار نشسته می خواند. وقتی عبیداله بن زیاد می پرسد: کار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟ زینب بدون هیچ درنگ با کمال آرامش می گوید:"ما رایت الا جمیلا"(3)
روح نا آرام آن عالمه غیر معلمه وعقیله بنی هاشم که از طوفانها عبور کرده و از دریاهای آتش گذر نموده بود به نقلی یکسال و نیم پس از واقعه عاشورا از کالبد جسمش پرکشید ورفت.
او که تا آخرین لحظات چشمانش همواره گرم اشک و دلش پیوسته به یاد حسین(ع)بود؛رفت و به کاروان شهیدان پیوست.
آری اگر امروز همه جا کربلا وهر روز عاشوراست با اسارت اوست، باخطبه های رسواگر اوست با دعاها واشک های روان اوست.امروز همه راه ها چشم انتظار زینب(س) است و همه تاریخ مبهوت عظمت او،درود به روان پاک عقیله بنی هاشم (س) که حضرت سجاد(ع) در مرتبت او فرمود:"انت بحمدالله عالمة غیرمعلمة وفهمة غیر مفهمة"(4)
نظر معروف این است که آن بانوی بزرگ اسلام پس از شهادت امام حسین(ع) بیش از یکسال ونیم زندگی نکرد و در 15 رجب سال 65 هجری قمری در سن 56 سالگی از دنیا رفت و مرقد مطهر ایشان در شهر دمشق سوریه ویا شهر قاهره در مصر می باشد.
"روز پرستار"
برگرفته از لقب"بزرگ پرستار همیشه تاریخ"
روز پرستار همان سالروز ولادت شیر زن صحرای کربلا زینب کبری(س)است.اوکه توانست با پیام رسانی شایسته ازبازماندگان حادثه جانسوز عاشورا به نیکویی پرستاری کندولقب "بزرگ پرستارهمیشه تاریخ"را زیبنده خود کند.
این روزمبارک با حسن سلیقه امام خمینی(ره)روز پرستار نامیده شده است.
آري پرستار؛او که با دستان نوازشگر وقلب مهربان خویش درد بیماررا تسکین می بخشدوبه او حیاتی دوباره میدهد.باید قدر او را دانست و به او احترام گذاشت.
پرستاردر بیان امام خمینی"ره"
امام راحل "ره"در مورد ارزش پرستاری می فرمایند:
"پرستاری از بیمارامر مشکلی است.لکن خیلی ارزشمند است. شما متوجه باشیدکه شغل شما شغل بسیار شریفی است واز ان طرف مسئولیتش هم زیاد استز"(5)
در بیانی دیگر وظیفه پرستاران را سرشار از عطوفت می داند و می فرمایند:"چیزی که بسیار اهمیت دارد.... برای پرستارران وآنهایی که تماس با مریض ها و بیمارها و مجروح ها دارند،این است که روح عطوفت در آنها باشد. یکی از اموری که کمک می کند به خوب شدن مریض ها.... این است که پرستار آنها به آنها تقویت روانی بدهد."
امام خمینی(ره) در بیانی دیگر درباره اهمیت پرستاری می فرمایند:"این شغل پرستاری از شغل های بسیار شریفی است که چنانچه انسان به وظیفه انسانی وشرعی خودش عمل بکند این یک عبادتی است که در تراز عبادت های درجه اول است."
بیان مقام معظم رهبری در خصوص"پرستار"
مقام معظم رهبری پرستاران این سپید پوشان سخت کوش را همانند فرشتگان رحمت وملائکه آسمانی می داند ودرباره ایشان می فرماید:" آن وقت که بیمار از همه جا دستش کوتاه است،در آن ساعاتی که حتی همسر،فرزندان و پدر ومادر بیمار هم بالای سرش نیستند.چشم امیدش بعد ازخدا به پرستار است. این پرستار است که مثل ملائکه آسمانی ،مثل فرشتگان رحمت به دردها،مشکلات ونیازهای جسمی وعاظفی او پاسخ می دهد."
ایشان درباره اهمیت"پرستاری"می فرمایند: برای حفظ سلامت در جامعه اهمیت پرستاری وبیمارداری در حفظ سلامت و بازگشت سلامت بیمار نقش درجه اول است،معادل است با نقش یک پرستار ماهر.
همچنین معظم له به پرستاران در توصیه ای حکیمانه می فرمایند:"پرستاران هم چه زن وجه مرد قدر خودشان را بدانند واین حرفه را مقدس بشمارند."
پنجم جمادی الاولی سالروز ولادت عقیله بنی هاشم زینب کبری(س)بزرگ بانوی مدافع ولایت وامامت، پرستار قافله کربلا وامام سجاد(ع) وروز پرستار بر تمامی زنان ودختران مسلمان مخصوصا پرستاران زحمتکش و فداکار مبارکباد.
آنانکه با رعایت اوآمرو نواهی الهی وبا اخلاق و رفتار نیکو ومهربانانه خود محیط بیمارستانی را برای بیماران رنجور تلطیف نموده وبا تحمل کم حوصلگی بیماران ودقت عمل در درک آلام جسمی وروحی شان لطیف ترین منش وروش را در تامین امنیت روانی و آسودگی خاطر آنان تدبیر می نمایند.با کلام نیکو وگل واژه امید دستیابی سریع به سلامت جسم وجان را به ایشان نوید داده ودر صداقت کامل صلاح و بایسته های وی را به اهل وخانواده اوانتقال میدهد.
"درود بی کران به تمامی سپیدجامگان و پیام آوران صحت وسلامتی"
پاورقی:
1.سفینة البحار ج1ص55
2. سنن ج1 ص75
3. سفینة البحار ج1ص558
4. بحارالانوار ج45 ص116
5. صحیفه نور ج12 ص81
انتهای پیام
|