۱۳۹۵/۱۱/۷   2:16  زيارة:4224     فرهنگی ، اعتقادی


نقش اسلام درتکوین و پیروزىی انقلاب ایران

 


اسلام در شکل‏گیرى و تکوین انقلاب نقش اساسى و تعیین کننده داشته است. منظور از اسلام در این فیش «مکتب تشیع‏» است که مذهب رسمى جامعه ایران قلمداد مى‏شود و مشتمل بر جهان‏بینى و نظام فقهى، حقوقى، سیاسى و اخلاقى خاص خود مى‏باشد. با توجه به آنچه گفته شد، به منظور تبیین فرضیه فوق، بحث را در محورهاى ذیل پى مى‏گیریم:

سرشت دین و انقلاب


گفتگو پیرامون موضوع این نوشتار مبتنى بر یک سلسله فرض‏هاست; از جمله پذیرش این مطلب که اسلام با سیاست آمیخته است و این دو یکى هستند. مساله دیگر بحث قلمرو دین است. بحث در این است که سرشت و ماهیت دین نسبت‏به تغییرات اجتماعى و انقلاب چیست‏به دیگر سخن، آیا قلمرو و گستره دین شامل پدیده‏هایى چون انقلاب نیز مى‏شود؟ و آیا دین مانع انقلاب است‏یا برانگیزاننده آن؟

دیدگاه‏هاى متعددى پیرامون این مساله وجود دارد. برخى مذهب را صرفا براى پاسخگویى به نیازهاى روحى و فردى قلمداد مى‏کنند. بر اساس این پندار، دین یک سلسله تعالیم اخلاقى و پند و اندرز است. در این رویکرد، دین نظامى از باورها و ایده‏هاى مجزا و فارغ از موقعیت‏هاى اجتماعى و سیاسى جامعه است. این تلقى بیشتر با آیین تحریف شده مسیحیت و تحولات پس از رنسانس، که منجر به جدایى دین از سیاست ‏شد، منطبق است. اسلام با این نگرش به شدت مخالف مى‏باشد.

دیدگاه دیگر نسبت‏به دین نگرش محافظه‏کارانه دارد. تحلیل مارکسیستى از دین در این چارچوب قابل ارزیابى است. بر اساس این رویکرد، دین تنها در خدمت‏برخى از اقشار جامعه مى‏باشد. یکى دیگر از دیدگاه‏ها نگرش مثبت و خلاق نسبت‏ به دین است. (2)

بر اساس این رهیافت، دین کارکردهاى مؤثرى از خود در عرصه اجتماع باقى مى‏گذارد و دربردارنده راهبردهایى به منظور تاثیرگذارى بر همبستگى و یکپارچگى اجتماعى و تنظیم زندگى انسان در عرصه اجتماع است. بر اساس این دیدگاه، مذهب مى‏تواند میزان خشونت در جریان انقلاب را افزایش دهد. انقلاب فرانسه با هدف جدایى دین از سیاست صورت گرفت. لذا، در تکوین این انقلاب، آیین مسیحیت نقشى نداشت و رهبران این انقلاب نه تنها دخالت مذهب را در امور سیاسى منع مى‏کردند، بلکه بر اساس فرهنگ منتج از تحولات پس از عصر نوزایى، مذهب را صرفا در قلمرو مسائل شخصى قلمداد کردند. (3)

همچنین در صدد تبیین این مساله هستیم که انقلاب اسلامی نقطه مقابل انقلاب فرانسه است. ریشه این انقلاب از اسلام است و با هدف احیاى دین و حاکمیت ارزش‏هاى دینى در عرصه اجتماع شکل گرفت.

خطوط کلى اسلام و انقلاب اسلامى


اسلام مبتنى بر یک نظام ارزشى است. در این نظام ارزشى، ویژگى‏ها و مشخصه‏هاى جامعه سیاسى آرمانى عرضه شده است. رهبران دینى بر اساس نظام ارزشى، شیوه‏ها و راهکارهاى عملى دگرگون‏سازى جامعه در جهت دستیابى به جامعه آرمانى را ارائه مى‏دهند. اسلام در کارپردازى روش‏ها و شیوه‏ها، در مقایسه با سایر مکاتب، ملاک‏ها و معیارهاى ویژه‏اى دارد که با آنچه امروزه در جهان متداول است، متفاوت مى‏باشد. حرکت در چارچوب اسلام و حاکمیت اخلاق و اینکه اسلام استفاده از هر وسیله در جهت دستیابى به هدف را مجاز نمى‏شمرد، از خطوط کلى حاکم بر این شیوه‏هاست.

قرآن کریم بسیارى از ابعاد نظام آرمانى اسلام را مشخص کرده است. تاریخ سراسر مبارزه شیعه نیز الهام‏بخش جامعه ایرانى در خلق انقلاب اسلامى بود. ارائه درک صحیح، دقیق و سازنده از تاریخ اسلام و تحول، موجب دگرگونى فکر و اندیشه مردم است. به اعتقاد برخى از محققان، محرک اصلى ایجاد انقلاب در ایران روح حاکم بر تفکر و جهان‏بینى اسلامى بود. پیش از ایجاد انقلاب جمعى در عرصه اجتماع، انقلاب فردى در درون رخ مى‏دهد. (4)

قرآن کریم مى‏فرماید: مردم و جامعه تغییر نمى‏کنند، مگر آنکه خود افراد یکایک تغییر و تحول یابند. (5)

ازآنجا که در جهت ایجاد انقلاب در اندیشه، باید در جهان‏بینى و وضعیت روحى جامعه تحول ایجاد شود، از رسالت‏هاى مهم پیامبران و رهبران الهى‏علیهم‏السلام دگرگونى فکر و اندیشه است.

نظام اعتقادى اسلام نقش مهمى در موضع‏گیرى انسان در عرصه اجتماع دارد. هر چه اعتقادات و باورهاى جامعه از استحکام منطقى بیشترى برخوردار باشد نقش فعال‏ترى در مواجهه با مشکلات و مصایب ایفا مى‏کند، روح حقیقى توحید نفى فراعنه و طواغیت را در پى دارد و در رویارویى و مبارزه با شرک و ظلم قدرت مقاومت و پایدارى مى‏دهد. یکى از نویسندگان خارجى معتقد است که عقاید تشیع به‏گونه‏اى است که عناصر مبارزاتى و نیروى انقلابى به نحو چشمگیرى در آن وجود دارد و مقاومت علیه‏مقتدرترین‏ظالم‏هاراتوجیه‏مى‏کند. (6)

اعتقاد به حیات اخروى، الهام‏بخش مبارزه در چارچوب آرمان شهادت‏ طلبى و رسیدن به فوز عظیم و یا پیروزى و اجراى حدود الهى در جهان است. نبوت و امامت نیز گویاى سیره رفتارى و گفتارى رهبران دینى به عنوان اسوه و راهنماى مردم به شمار مى‏رود. زندگى سراسر مبارزه و جهاد ائمه اطهارعلیهم‏السلام در تاریخ پرافتخار تشیع، درس بزرگى براى پیروان آنان در طول تاریخ است. از این‏رو، تحولات انقلاب در طول تاریخ پس از عصر غیبت ریشه در قیام عاشورا و موضع‏گیرى سیاسى - مبارزاتى ائمه‏علیهم‏السلام دارد.

نظام حقوقى اسلام، ضرورت حاکمیت الهى در جامعه و ایجاد حکومت، عنصر اجتهاد و نهاد مرجعیت، ابوابى چون جهاد، امر به معروف و نهى از منکر نقش مهمى در اتخاذ روش‏هاى انقلابى در مواجهه با حکام غیردینى دارد. در نظام تربیتى اسلام نیز عناصر مهمى براى مواجهه با طواغیت وجود دارد. استاد شهید مطهرى‏رحمه الله معتقد است که نفى روحیه تمکین و سازش و در مقابل، واجد روحیه پرخاشگرى بودن، طرد و انکار از زمینه‏هاى مهم عصیان و مقاومت علیه رژیم‏هاى ضد دینى به شمار مى‏رود. (7)

شعارهاى آرمانى اسلام از قبیل آزادى، برابرى، برادرى و عدالت ‏خواهى از ملاک‏هاى مهم نظام تربیتى اسلام است که با اهداف مشخص، افراد جامعه را در گسستن زنجیرهاى اسارت و بردگى یارى مى‏دهد.

در یک نگرش کلى کارکردهاى مهم ایدئولوژیک دین از سویى، به چالش طلبیدن وضع موجود جامعه و از سوى دیگر، ترسیم آینده‏اى مطلوب و آرمانى و ارائه راهکارهایى براى حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است.

‏اسلام ‏زدایى ‏رژیم ‏گذشته‏ و واکنش ‏نیروهاى‏ مذهبى


در روند شکل‏گیرى انقلاب در ایران، اسلام‏زدایى رژیم گذشته به مثابه یکى از شاخص‏هاى متمایز کننده آن به شمار مى‏رود. بر اساس اندیشه شیعى، حکام سیاسى، فاقد مشروعیت‏حکمرانى مى‏باشند. با شکل‏گیرى جنبش‏ها و نهضت‏هاى اصلاح و احیاى دینى، طى صد سال اخیر، اسلام از موانع عمده در مقابله با استعمار و استبداد به شمار مى‏رفته است. در عصر حاکمیت پهلوى، این رژیم، که با مساعدت استعمارگر انگلیس روى کار آمده بود، اسلام‏زدایى و سنت‏ستیزى از اصول ثابت‏سیاسى‏اش محسوب مى‏شد. محورهاى عمده اسلام‏زدایى رژیم گذشته را مى‏توان در موضوع‏هاى ذیل برشمرد:
 
ملى‏گرایى


از آنجا که دین در جامعه عامل همبستگى به شمار مى‏رفت و با امیال رژیم گذشته سازگار نبود، لذا، درصدد برآمد با تاکید بر ملى‏گرایى ناسیونالیسم، آرمان دیگرى را که در همبستگى ملى، کارکردهایى مشابه دین اسلام ایفا مى‏کند جایگزین آن نماید. از این‏رو، فلسفه سیاسى آن رژیم بر اساس ملى‏گرایى استوار گردسده بود. ملى‏گرایى داراى دو جنبه داشت: از سویى، اسلام‏زدایى را وجهه همت‏خود قرار مى‏داد و از سوى دیگر، به تبلیغ باستان‏گرایى مى‏پرداخت. محورهاى مهم باستان‏گرایى، که در جهت اسلام‏ستیزى مطرح شده است، بر سیاست‏هاى ذیل استوار بود:

الف اسطوره‏سازى ملى: تکیه بر پیشینه تاریخى، راهى در جهت کسب مشروعیت رژیم تلقى مى‏شد و شاه به عنوان مظهر وحدت ملى و حافظ ایران‏زمین معرفى مى‏گردید. (8)

ب برگزارى جشن‏ها و یادبودهاى واهى: در عصر پهلوى اول، یادبود هزاره فردوسى با هدف تاکید بر زبان فارسى، ملیت ایرانى و آیین زرتشتى و شاهنشاهى در مقابل دیانت اسلام مورد تاکید قرار گرفت و در عصر پهلوى دوم، جشن‏هاى 2500 ساله با تبلیغات فراوان داخلى و خارجى و با هزینه هنگفت در تخت جمشید برگزار شد که منجر به واکنش شدید حضرت امام خمینى ‏رحمه الله و مجامع و محافل مذهبى در داخل و خارج گردید. (9)

ج بازنویسى تاریخ باستان: رژیم گذشته در جهت فراموشى و تحقیر فرهنگ و تمدن اسلامى، به بازنویسى آثار تاریخ باستان اقدام کرد و کوشید تاریخ 2500 ساله به‏گونه‏اى نوشته شود که دوره اسلامى کمرنگ، حقیر و عامل عقب‏ماندگى جامعه قلمداد گردد.

د تاکید بر زبان فارسى و حذف واژه‏هاى عربى: یکى از ابعاد باستان‏گرایى احیاى زبان فارسى کهن و حذف واژه‏هاى عربى بود. هدف از این اقدام، انقطاع فرهنگى جامعه با پیشینه دینى آن بود. این سیاست در بسیارى ازکشورهاى اسلامى و از جمله ترکیه اعمال شد، اما در ایران با مقاومت اندیشمندان دینى و مردم مواجه گردید و به شکست انجامید.

 
تخریب عقاید و تضعیف ایمان مردم


القاى شبهه با هدف تضعیف فرهنگ دینى یکى از اقدامات رژیم گذشته بود. رژیم با استخدام نویسندگان، احکام دینى را در قالب مکتوباتى چون رمان و داستان به استهزا مى‏گرفت و با انتشار کتاب‏هایى، که توسط مستشرقان و غربزدگان نوشته مى‏شد، در القاى بى‏دینى، پوچ‏گرایى و شبهه تلاش داشت. از دیگر اقدامات رژیم، تضعیف اندیشمندان دینى و مراجع بود. نگارش مقاله «رشیدى مطلق‏» در حمله به رهبر انقلاب در سال 1351 از جمله این اقدامات مى‏باشد. نگارش این مقاله موجب واکنش مردمى و رخداد قیام‏19 دى و شتاب گرفتن انقلاب در ایران گشت.

جایگزینى قوانین عرفى به جاى قوانین اسلامى در محاکم قضایى، از دیگر اقدامات رژیم در جهت اسلام‏زدایى بود که از سال 1305 آغاز گردید و تا پیروزى انقلاب تداوم و تعمیق یافت. (10)

دامن‏زدن به فساد و فحشا از دیگر اقدامات رژیم قبل در این جهت‏بود که با هدف بى‏تفاوت‏سازى و انفعال نسل جوان جامعه شکل مى‏گرفت. (11)

تقویت ادیان ساختگى و تحریک اقلیت‏هاى دینى از دیگر مظاهر اسلام‏زدایى آن رژیم به شمار مى‏رفت. گسترش روابط با اسرائیل و حمایت از بهاییان نیز از سیاست‏هاى مهم آن رژیم بود که موجب اعتراض شدید حضرت امام خمینى ‏قدس سره قرار گرفت.

 
وابستگى و غربزدگى


در حالى که در منابع دینى بر نفى سلطه کفار بر مسلمانان تاکید شده است و در قرآن کریم، مسلمانان از روابطى که منجر به نفوذ و استیلاى کفار بر جوامع اسلامى باشد برحذر داشته شده‏اند، (12)

رژیم پیشین با حمایت دول استعمارى روى کار آمد. از این‏رو، به آنها وابسته بود و فرهنگ غرب را در ایران رواج مى‏داد. تصویب قانون کاپیتولاسیون در سال‏1343، که موجب اعتراض گسترده امام خمینى ‏رحمه الله و مردم شد، از نمونه‏هاى مهم این امر به شمار مى‏رود.

رهبرى


رهبرى از دیگر شاخص‏هاى اسلام در انقلاب ایران محسوب مى‏شود. رهبرى این انقلاب در شخصیت امام خمینى ‏رحمه الله تبلور یافته بود. رهبرى در حرکت انقلابى، نقش هماهنگ‏کننده اصلى نیروهاى درگیر را ایفا مى‏کند. در رویکرد نظرى، درباره نقش رهبرى در انقلاب‏ها دیدگاه‏هاى متفاوتى وجود دارد. برخى آن را از جنبه روان‏شناختى مورد ارزیابى قرار مى‏دهند که متاثر از روانکاوى فروید است.

ریمون آرون مردم جامعه را از نظر فکرى به سه دسته کلى تقسیم مى‏کند:

دسته اول: تولیدکنندگان اندیشه و نظریه‏پردازان انقلابى;

دسته دوم: انتشاردهندگان آن و کسانى که به اشاعه، ترویج و توزیع اندیشه‏هاى دیگران مى‏پردازند.

دسته سوم: مصرف‏کنندگان آن.

رهبر، نظریه‏پرداز انقلاب است و ویژگى‏هاى شخصیتى او،قدرت‏ونفوذکلامش‏ازعوامل‏مهم‏جلب‏وفادارى‏مردم‏مى‏باشد. (13)

ضرورت وجود رهبرى در مبانى اندیشه سیاسى اسلام، امرى انکارناپذیر است. حکومت و پیشوا، هر دو، از ضروریاتى‏اند که صرف‏نظر کردن از آن ممکن نیست. از بین بردن موانع استفاده از شیوه‏هاى مشروع (نه تحمیلى و قهرى) و پیشبرد مبارزات در قالب مفاهیم اسلامى براى افراد جامعه قابل درک است. (14)

از ویژگى‏هاى رهبرى انقلاب ایران آن بود که مبارزه و انقلابش بر پایه دین و معنویت‏بود و عمل به وظیفه به عنوان یک اصل حاکم اصالت داشت. قدرت رهبرى بر اتکال به خداوند و پذیرش عمیق مردمى استوار بود. پایان دادن به افسانه «جدایى دین از سیاست‏» از دیگر ویژگى‏هاى رهبرى بود که مبارزه را به کانون اصلى یعنى شاه معطوف کرد. مخاطبان رهبرى، توده‏هاى مسلمان انقلابى بودند، نه احزاب و گروه‏هاى خاص. امام خمینى‏قدس سره از روزهاى آغازین انقلاب در سال 1342، آمریکا و اسرائیل را اساس بدبختى‏هاى جامعه برشمردند و تا پایان نهضت‏بر آن پافشارى نمودند. در مقایسه با نهضت‏هاى پیش از انقلاب، از جمله مشروطه و ملى شدن نفت، امتیاز انقلاب سال‏1357 آن بود که از موضع فقاهت و مرجعیت‏برخوردار بود.

رهبر انقلاب و شاگردان فکرى ایشان با ترسیم تصویرى واقعى از دین، نقش مهمى در احیاى فکر دینى و انقلاب ایجاد کردند. رهبرى در جهت ایجاد انقلاب، در جهان‏بینى و نظام ارزشى حاکم تاثیر مهمى از خود بر جاى گذاشت. بسیارى از مفاهیم دینى، که مورد سوء استفاده رژیم واقع مى‏شد - وجهه‏اى از دین که پاسخگوى مشکلات عصر و از امعیت‏برخوردار بود - مورد بازنگرى واقع گردید و تلقى صحیح و جدیدى از آن ارائه شد. از سوى دیگر، از میان بردن موانع احتمالى، که ممکن است در پیشبرد حرکت انقلابى ایجاد سد کند، از سوى رهبرى کنار زده شد. در این راستا، تمسک به «تقیه‏» براى کند کردن حرکت انقلابى در سال‏هاى آغاز نهضت تحریم گردید. از دیگر کارهاى ویژه رهبرى دمیدن روح اعتماد به نفس و مقابله با خودباختگى در مردم بود.

با ارتباطى که رهبرى انقلاب ایران با روحانیت داشت، شبکه وسیعى از نیروهایى که مروج و بیان‏کننده اندیشه و فکر رهبرى در نقاط گوناگون کشورند، شکل گرفت و به مثابه یک حزب سیاسى در ایران عمل کرد، در حالى که ویژگى‏هاى ظاهرى حزب را نداشت. تجربه تاریخى یکصد سال گذشته ایران نیز نشانگر نقش اندیشمندان دینى و روحانیت در تحولات اجتماعى است. پیام‏هاى رهبرى در قالب مفاهیم اسلامى نقش مهمى در بسیج مردمى در طول شکل‏گیرى انقلاب داشته است. تحلیل محتواى این پیام‏ها و موجى که توسط آن در بین مردم ایجاد مى‏شد بیانگر ماهیت و محتواى فکرى این انقلاب است. مهم‏ترین هدفى که رهبرى در بسیارى از اعلامیه‏ها بدان پاى مى‏فشرد اعلاى کلمه حق و استحکام مبانى دینى بود که رژیم گذشته در صدد محو و نابودى آنها مى‏کوشید. (15)

با نگاهى به مواضع رهبرى در روند شکل‏گیرى نهضت، مشاهده مى‏کنیم که نخستین مخالفت‏ها از سوى امام خمینى‏قدس سره، که در آن قید اسلام و سوگند به قرآن کریم حذف شده بود، در اعتراض به لایحه «انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى‏» آغاز شد. در جریان همه‏پرسى آن نیز اعتراضات وسیعى از سوى رهبرى آغاز شد که منجر به اعتراضات وسیع مردم‏درشهرهاى‏گوناگون‏گردید.

فاجعه کشتار مدرسه فیضیه در سال 1342 و قیام 15 خرداد، که منجر به شهادت صدها تن شد، نتیجه واکنش رهبرى در قبال سیاست‏هاى ضد اسلامى رژیم بود. شهادت فرزند امام راحل‏رحمه الله در سال‏1356 و اعتراض رهبر انقلاب به شاه در همان سال از نقاط عطف حوادثى به شمار مى‏رود که در نهایت، منجر به سقوط رژیم شاه در سال‏1357 گردید.

نقش مساجد


نقشى که مساجد در جریان انقلاب ایفا کردند یکى دیگر از مشخصه‏هاى اسلام در تکوین انقلاب به شمار مى‏رود. مساجد یکى از کانون‏هاى مهم تجمع و تبادل پیام‏هاى انقلاب و تعمیق جریان انقلاب محسوب مى‏شدند. در رویکرد نظرى، سازماندهى و تشکل از عناصرى است که برخى از نظریه‏پردازان انقلاب بر آن تاکید کرده‏اند. از منظر اینان، بدون یک چارچوب سازمانى براى مبارزه، گروه‏هاى انقلابى در نوعى سرگشتگى و تحیر به سر خواهند برد. چارلز تیلى، از جمله نظریه‏پردازان انقلاب، معتقد است که انقلاب‏ها بر اساس گسیختگى اجتماعى به وجود نیامده‏اند. وى بر نقش سازماندهى در ایجاد انقلاب تاکید بسیارى دارد. (16)

سازمان باید قادر باشد که ارتباط منظمى میان انقلابیان با یکدیگر، انقلابیان با توده مردم و این دو با رهبرى ایجاد کند. رسالت دیگر سازمان، اطلاع‏رسانى و ابلاغ پیام‏هایى است که دسترسى بهنگام به آنها، نقش مهمى در برنامه‏ریزى و هدایت توده
انتهای پیام